نگاهی به نمایش خرده خانم: بر این افسانه شرط است گریستن

چند هفته پیش، بعد از دیدن نمایشِ کیومرث پوراحمد، «خرده خانوم»، همه احساس و برداشتم را از نمایش نوشتم و به دست کارگردان سپردم تا بخواند و «غلط‌هایم را بگیرد»؛ پوراحمد عزیز، فردای همان‌ روز با یک ایمیل نظرش را در مورد نوشته‌ام به من گفت؛ ایمیلی که خوشحال و ذوق‌زده‌ام کرد. تصور کنید برای […]

ادامه نوشته ←

نکته‌های نگارش: نوشته‌های من در مورد نگارش و ویرایش

برگزاری یکی‌دو کارگاه نگارش بهانه‌ای شد که مطالبی را که تاحالا اینجا در مورد زبان و ادبیات نوشته‌ام، به یک سایت دیگر منتقل کنم تا بهتر بتوانم این مطالب و مطالب بعدی را به دوستان و خوانندگان عزیزی که به این موضوع علاقه دارند، ارائه کنم. این سایت که اسمش را «نکته‌های نگارش» گذاشته‌ام، اینجاست: […]

ادامه نوشته ←

فکر و دیگر هیچ

جنگل الیمستان؛ آنجا که دماوند را بی‌هیچ دود و دمی، شفاف و صاف می‌توان دید؛ با ابرهایی که آرام در برش گرفته‌اند. با هوا و آفتابی نابِ ناب و پاکِ پاک. فرصتی برای رهایی از هر چه «فکر» است؛ حتی فکر اینکه چگونه این «رهایی» را حس کنی؛ که اگر ذره‌ای فکر کنی، حتی به […]

ادامه نوشته ←

خرده خانوم

در فضایی شلوغ و سیاست‌زده که یا ناامید هستی یا بی‌تفاوت، اگر دلمشغولی‌ها و روزمرگی‌ها همه فکر و ذهنت را نگیرد، ناخودآگاه باید به چیزی پناه ببری که بتوانی تحمل کنی، یا ساده‌تر بگویم، باید خودت را به چیزی سرگرم کنی تا روزها و ساعت‌هایت آسان‌تر بگذرد. این چیزی بود که تا همین دوسه روز […]

ادامه نوشته ←

فضای مجازی و کارگاه نگارش

جلسه دوم کارگاه نگارش را در شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران (ایتان) ارائه کردم. علاوه بر نکاتی که قبلاً نوشته بودم، دوسه نکته هم از این جلسه برایم جالب و آموزنده بود: ۱- قبل از شروع کارگاه، باید خود را برای مشکلاتی که ممکن است در حین ارائه پیش بیاید آماده کنید! مثلاً اگر به دلیل […]

ادامه نوشته ←

کارگاه نگارش و دوسه نکته

قبل از تحریر: آنجا که کلام بازمی‌ماند، پاورپوینت آغاز می‌شود! (و برعکس) و اما بعد: همانطور که قرار بود، دو هفته پیش، جلسه اول کارگاه «نگارش» را برای تعدادی از همکاران شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران (ایتان) ارائه کردم. نکتة جالب برای خودم در این کارگاه، مشارکت خیلی خوب شرکت‌کنندگان در روند کارگاه و انجام تمرین‌ها […]

ادامه نوشته ←

گوگل‌پلاس؛ از دنیای مجازی تا جهان‌های موازی

بالاخره عضو گوگل‌پلاس شدم! البته نمی‌دانم به‌خاطر ثبت‌نام در این شبکه بود که چند روز پیش انجام دادم یا دعوت دوستانم (که به هر حال ازشان ممنونم) یا هر دو! به هر حال، به محض ورود به گوگل‌پلاس، دو نکته به ذهنم آمد: ۱- فیس‌بوک یا گوگل‌پلاس؟ کدام برنده نهایی خواهند بود؟ جنگ (یا تعامل) […]

ادامه نوشته ←

این سه نمایش

نمایش «ماه‌زدگان» را دیدم. بعد از «شن» و «بادها برای که می‌وزند؟» این سومین تئاتری است که در این یکی‌دوماه می‌بینم. «شن» روایت غربت و تنهایی آدم‌های این عصر و زمانه. عنوان نمایش و بازیگرانش، در نگاه اول، تو را یاد رمان «زن در ریگ روان» می‌اندازد. «بادها برای که می‌وزند؟» بازخوانی چیستا یثربی از […]

ادامه نوشته ←

شباهت سیب و ماشین و موبایل

جل‌الخالق! این همه شباهت؟! عین سیبی که گاری از روش رد شده باشد! ببخشید… عین سیبی که از وسط نصف شده باشد… در خبری خواندم که قائم‌مقام سازمان محیط‌زیست از تولید خودرو با استاندارد منسوخ یورو۲ (یک استاندارد آلایندگی) انتقاد کرده و گفته با وزارت صنایع توافق کرده‌ایم که از سال ۹۱، هیچ خودرویی با […]

ادامه نوشته ←

کارگاه نگارش، یادها و حال‌ها

چند سال پیش، یعنی سال‌های ۸۲-۸۳ که شروع فعالیتم در شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران (ایتان) بود، با یکی‌دو نفر از همکاران، نوشته‌های اعضای شبکه را ویرایش می‌کردیم تا برای انتشار در سایت شبکه آماده شود؛ این ویرایش هم فنی بود (یعنی با در نظر گرفتن ملاک‌های درست‌نویسی در زبان فارسی) و هم محتوایی. گروه‌های شبکه […]

ادامه نوشته ←