خبر رسیده که سه وزارتخانه راه، مسکن و ارتباطات با هم ادغام خواهد شد. دولت در مورد وزارت ارتباطات نظری ندارد و تا حالا فقط یکی از معاونان این وزارتخانه گفته «برخی» کارکردهای وزارت ارتباطات با وزارت امور زیربنایی سنخیت ندارد. احتمالاً کمکم واکنشهای اعتراضی مدیران وزارت ICT به گوشمان میرسد. کارشناسان و اصحاب رسانه هم بهزودی وارد گود خواهند شد.
چه مخالف این داستان باشیم و چه موافق، چه این روند را صحیح بدانیم و چه غلط، در یک نکته شک ندارم: عملکرد ضعیف و تأسفبرانگیز سالهای اخیر مدیران وزارت ICT، چنین پایانی را میطلبید! اگرچه دلیل مجلس برای ادغام، این موضوع نبوده و احتمالاً نمایندگان به ضعف یا قوت مدیران وزارت ارتباطات استناد نکرده و نخواهند کرد، اما تا وقتی آقایانی که بر صندلیهای رنگارنگ ICT کشور تکیه زدهاند، در ابرها سیر کنند، دم از اپراتورهای nام بزنند (n بزرگترمساوی ۴!)، در جایگاه مدیرعامل اپراتور سوم مژده واهی آغاز بهکارش را بدهند، وضع اینترنت پرسرعت و سرویسهای جدید مخابراتی برایشان پشیزی ارزش نداشته باشد، مردمانشان با Dial-up سروکله بزنند و آنها خیال خام «اینترنت پاک برای بشریت» در سر بپرورانند و تا زمانی که ندانند و نخواهند بدانند که وزیر مخابرات کشور یعنی سیاستگذار، یعنی برنامهریز، یعنی تسهیلگر رشد بخش خصوصی، یعنی مدافع و «نگران» حقوق مردم، یعنی دیدهبان تحولات سریع تکنولوژیها و خدمات ICT، یعنی بسترساز جذب سرمایههای داخلی و خارجی برای توسعه ارتباطات و در نهایت، یعنی مسؤول و متولی بالابردن «آگاهی و سواد» مردم، باید دیگران (بخوانید مجلسیان) هم فکر کنند که این وزارت کارش شبیه راهسازی است و ساختمانسازی!
از تفاوت حجم سرمایهها، از تفاوت قوانین و ساختارها، از تفاوت بدهبستانهای بینالمللی، از فرق تحقیقات و آموزش، از همة اینها میگذریم؛ به جان همة این مسؤولان قسمتان میدهم که فقط سرعت تحولات تکنولوژی در مخابرات را با راه و مسکن مقایسه کنید تا تفاوت سیاستگذاری و برنامهریزی بین آنها دستتان بیاید.
مخلص کلام؛ حقشان است که زیر چرخهای قانون، با «راه» یکی شوند! اگرچه مردم ما استحقاقشان چیز دیگری است که البته گمان نمیکنم چه در ادغام و چه در غیر ادغام، به آن برسند. کسی به آنها نمیاندیشد؛ نه مجلسیان، نه وزیر مخابرات و نه وزیر امور زیربنایی! که داستان، داستان دیگری است و… بگذریم.
کامل موافق هستم. کسی به فکر مخاطب نیست در ایران.
سیاست گرایی در همه چیز لمس می شود. ای سی تی را برای ژست و شعار استفاده می کنند نه چیز دیگر.
چقدر ظریف، خلاصه و هوشمندانه ( ولی قدری بی پروا!!!! )
به نظر من این اقدام هر چه قدر هم که مثبت به نظر آید، اما در نهایت دودش به چشم مشتری خواهد خورد. البته اگر از چشم آنها تا حالا چیزی مانده باشد!!!
شاید مهم ترین موضوع را باید در آینده رگولاتوری مخابرات و نحوه نظارت بر عملکرد اپراتورها دانست که جزء شعارهای امسال آنها نیز بوده است
آیا رگولاتوری زیرمجمموعه این وزارت خانه جدید می شود یا به شورای رقابت نقل و مکان می کند؟ یا اینکه بدور از نظارت مستقیم مچلس به جاهای بالاتر سفر خواهد کرد…؟
دقیقا! اینها اولین سوالهایی هست که باید پیش از هر اقدامی به آنها جواب داده می شد… اما داستان ما همیشه از پایان شروع می شود.
برادر من، این قدر غضه نخور این ادغام یه مزیت اصلی داره و آن هم تعداد مدیر مفت خور را از نون خوردن می اندازه!!همینش به همه چیز می ارزه!
البته به شرط اینکه (۱+۱+۱) از ۳ کوچکتر شود! معمولا کوچکتر که نمی شود، هیچ، بزرگتر هم می شود!!
ضعف عملکرد وزارت خانه انگیزه اصلی طرح این قضیه بوده است. همچنین لازم بود پس از واگذاری ها ، وزارت خونه به فکر این روزها می بود و ساختار جدیدی برای خود به ویژه فناوری اطلاعات در نظر میگرفت.
من در ضعف عملکرد وزارت ICT شکی ندارم، اما به نظرم راه های دیگری هم برای اصلاح این ضعف وجود داره. نظارت قوی تر مجلس می تونست مدیران این حوزه را بیدار کنه.
همیشه برای حل یک مساله راهکار بهتری وجود دارد.