در یکی از حکایتهای بوستان سعدی، بیتی دیدم که به نظرم مثالی زیباست از «استادی سعدی در سخن»؛ اگرچه میدانم همه آنچه سعدی گفته و نوشته، شاهدان این ادعا هستند و حتماً این بیت هم زیباترین شاهد نیست. اول خلاصهای از این حکایت و بعد هم حکایت آن بیت:
روحانی از خاتمی محبوبتر است؟!
محمد قوچانی در شماره اخیر مهرنامه در مطلبی خواندنی با عنوان «دوم خرداد دوم» به پیروزی حسن روحانی در انتخابات پرداخته. او در جایی از این مطلب، با مقایسه نتیجه انتخابات اخیر با پیروزی خاتمی و احمدینژاد در انتخابات سالهای ۷۶ و ۸۴، مینویسد: … اما از این هر دو مهمتر پیروزی حسن روحانی در […]
کامایی که تنهای تنها مانده بود و باقی قضایا…
چندی پیش در نوشتة قبلیام، به تیتر یک خبرگزاری پرداخته بودم که کژتاب بود و نوشته بودم که آن تیتر را میتوان به دو شکل خواند؛ برای نشان دادن آن دو شکلِ خواندن هم از یک «کامای لغزان» کمک گرفته بودم. از نوشتهام چنین بر میآمد که خواستهام با قرار دادن «یک» کاما، ابهام و […]
انتخابات لازم نیست اعلامش کنید
خبرگزاری ایسنا ار قول وزیر کشور تیتر زده: سعی داریم نتیجه انتخابات را سریعتر از قبل اعلام کنیم. شما این نقل قول را چگونه میخوانید؟ اجازه دهید شبیه آن مثال معروف، یعنی «بخشش لازم نیست اعدامش کنید» اینجا هم با یک ویرگول لغزان و بازیگوش، با دم شیر سیاست بازی کنیم؛ این عبارت را به […]
از غلطهای املایی تا واژههای نو
خیلی پیش از این، در یک اطلاعیه رسمی در سایت وزارت ارتباطات «هجمه» را «حجمه» نوشته بودند؛ همان زمان، در مطلبی کوتاه و طنزآلود نوشتم که شاید منظورشان «هجمه در حجم زیاد» بوده که خلاصه کردهاند به «حجمه»! امروز هم در یک مقاله این عبارت را دیدم: تفویذ قدرت! مسلماً این هم یک غلط املایی […]
مصائب شیرین نوشتن ۳: کلینگویی!
جایی در مطلب «من، دکتر پژویان و باقی قضایا» که اخیراً در کتیبه نوشتهام، میخواستم بگویم که اهل فن و استادان دانشگاه نباید کلیگویی کنند: بیان چنین سخنانی [سخنان کلی] توسط اهل سیاست نه دور از انتظار است و نه شاید ناپسند!… اما استادان و صاحبنظران و اهل فن، باید سطح تحلیلشان را پلهای بالاتر ببرند […]
مصائب شیرین نوشتن ۲: گزینش نقل قولها
وقتی میخواستم بخشهای از سخنان دکتر داوری اردکانی را از جلسهای که در آن حضور داشتم نقل کنم، با خودم گفتم نکند نقل جملاتی کوتاه و گزیده از یک سخنرانی طولانی باعث شود که نتوانم منظور گوینده را بهدرستی و به طور کامل به خوانندهام منتقل کنم؛ به خصوص آنکه موضوع سخنان دکتر داوری چالشبرانگیز بود […]
مصائب شیرین نوشتن ۱: قضاوت نکردن خواننده
در ابتدای مطلبی درباره یک فیلم، نوشتم: این فیلم بر نکتهای بسیار ظریف و نادیدنی انگشت میگذارد که شاید کمتر بینندهای در نگاه نخست آن را دریابد… با خواندن دوباره، احساس کردم که وقتی میگویم کمتر بینندهای آن را در مییابد، ناخودآگاه در مورد خوانندهام قضاوت کردهام؛ به همین دلیل، نوشتهام را اینگونه تغییر دادم: […]
نامهای برای خوب نوشتن (دانلود)
همانطور که قبلاً اشاره کرده بودم، چند سال پیش در شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران (ایتان) در کنار برگزاری کارگاههای آموزش «خوب نوشتن»، سلسلهمطالبی را تهیه میکردم با نام «نگارش: نامهای برای خوب نوشتن». در هر مطلب هم نکتههای را در باب خوب نوشتن میآوردم. برای تهیه و تدوین این مطالب از چند منبع در مورد […]
روان نوشتن
من میخواهم خوانندهام صفحه را که بر میگرداند به آخر برساند. این مقصود موقعی حاصل میشود که روایت روان پیش برود، و فرسوده در بند تحقیق و زیر بار تفصیل به گل ننشیند. باربارا تاکمن، برگفته از مقدمه کتابی از وی به نام «تاریخ بیخردی»، ترجمه حسن کامشاد.