نردبان برف

شماره جدید «داستان همشهری»، هدیه زمستانی زیبایی برای خوانندگانش دارد: پوستری زیبا که طرحی است از عبارت «نردبان برف»؛ همراه با بیتی که این عبارت از آن گرفته شده: گر قوتم بدی، ز پی قرص آفتاب/ بر بام چرخ رفتمی از نردبان برف گویا این بیت، از قصیده‌ای است که کمال‌الدین اسماعیل، شاعر قرن هفتم، در […]

ادامه نوشته ←

دیدار با فرزانه

حس خیلی خوبی است که بعد از ۱۰سال، بتوانی پای صحبت یکی از استادان زمان تحصیل‌ات بنشینی. این سال‌ها بخت و اقبالم بلند بوده که با وجود دوری از محیط درس و دانشگاه، توانسته‌ام با بعضی از استادانم ارتباط داشته باشم و هر چند وقت، به بهانة جلسه با مصاحبه‌ای و گاهی هم در همایشی […]

ادامه نوشته ←

حذف دسترسی به اینترنت یا «روزی که اسرار هویدا می‌شود»

آقای وزیر گفته‌اند: «اگر در آینده توانستیم تمام محتوای مورد نیاز را… در شبکه ملی اطلاعات بگذاریم، ممکن است دسترسی به اینترنت خودبه‌خود حذف شود» اما نگفته‌اند که دسترسی به اینترنت چگونه «خودبه‌خود» حذف می‌شود. اگر از ایشان بپرسید، حتماً خواهند گفت وقتی چنان شرایطی فراهم شود، دیگر کسی به اینترنت نیاز نخواهد داشت. احتمالاً […]

ادامه نوشته ←

سگ «زرد» برادر شغال است یا «آنچه می‌گویم به قدر فهم توست»

این مطلب را برای ستون هشت‌الهفت شماره اخیر طیف برق نوشته‌ام: دقیقاً یک‌سال‌ونیم پیش، همینجا به‌طنز نوشتم: «شاید اپراتور چهار کتی است که می‌خواهند برای یک دکمه بدوزند! آن هم نه یک دکمه پلاستیکی!» خب! وقتی دکمه پلاستیکی نباشد، از چه جنسی است؟ چینی است دیگر! آن زمان فهمیدن اینکه قرار است به بهانة یک […]

ادامه نوشته ←

paradigm shift یا «شما که قورباغه نیستید!»

شما که غریبه نیستید! ما مردم هم خوب بلدیم مانند قورباغه در آب بپزیم و متوجه نشویم! اوایل، مهمترین سؤالمان این بود که آیا به اپراتور چهار نیاز هست یا نه، و حالا با این اطلاع‌رسانی قطره‌ای، پارادایم ذهنی‌مان را آرام‌آرام عوض کرده‌اند و بزرگترین مسأله‌مان شده است قانونی بودن یا نبودن تشکیل کنسرسیوم ایران‌نت! […]

ادامه نوشته ←

تهوع

پیش‌فروش نفت به مردم یعنی اینکه: انگشت در حلق خود فرو کنید و آنچه را به عنوان یارانه از پول نفت به شما داده‌ایم بالا بیاورید.

ادامه نوشته ←

صحنه: قبرستان

این مطلب را برای ستون هشت‌الهفت شماره اخیر طیف برق نوشته‌ام: پرده هشتم از هفت‌ پرده: آیا آخرین میخ تابوت مخابرات را چینی‌ها می‌کوبند؟ سردبیر، هشت‌الهفت می‌خواهد؛ می‌پرسم «موضوعش؟» می‌گوید «امنیت»! و توضیحاتی می‌دهد که معنی‌اش این می‌شود: حالا که به‌سلامتی همه تجهیزات‌ شبکه‌هایمان را از کشور دوست و برادر چین آورده‌ایم، اگر خدمات و […]

ادامه نوشته ←

ایرانسل و دکتر هاشمی

زمانی که نام ترک‌سل و ایران‌سل را شنیدم، تصور کردم که ایران‌سل اپراتوری ایرانی است که قرار است در کشور ترکیه خدمات خود را ارایه کند! این را سال‌ها پیش در جلسه‌ای از دکتر همایون هاشمی، استاد دانشگاه صنعتی شریف شنیدم؛ سال‌ها پیش که داستان ترک‌سل و دعوای دولت و مجلس بر سر زبان‌ها بود. […]

ادامه نوشته ←

روان نوشتن

من می‌خواهم خواننده‌ام صفحه را که بر می‌گرداند به آخر برساند. این مقصود موقعی حاصل می‌شود که روایت روان پیش برود، و فرسوده در بند تحقیق و زیر بار تفصیل به گل ننشیند. باربارا تاکمن. برگفته از مقدمه کتابی از وی به نام «تاریخ بی‌خردی»، ترجمه حسن کامشاد.

ادامه نوشته ←

تقدیم به استیو جابز

تو به من خندیدی و نمی‌دانستی من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم باغبان از پی من تند دوید سیب را در دست تو دید غضب‌آلوده به من کرد نگاه سیب دندان‌زده از دست تو افتاد به خاک و تو رفتی و هنوز سالها هست که در گوش من آرام‌آرام خش‌خش گام […]

ادامه نوشته ←