این مطلب را برای روزنامه همشهری نوشتهام که در شماره امروز آن (۱۳ شهریور) و با عنوان “هشدارِ آمار؛ آمارِ هشدار” منتشر شده است:
اینکه مسؤولان کشور نمیدانند که ضریب نفوذ اینترنت در ایران چند است و اگر فکر میکنند که میدانند، فکرهایشان با هم فرق میکند، موضوع مهمی است که این روزها خیلیها را درگیر کرده؛ اما یک نکته دیگر هم هست!
قبل از ادامه بحث، یک مقدمه! فکر میکنم یکی از مهمترین نقشهای آمار، هشدار دادن است که در اینجا (که فاصله زیادی با جهان بیرون از خود داریم) اهمیت بیشتری پیدا میکند؛ بهویژه در حوزة امور اجتماعی و همینطور مسائل مربوط به رفاه و سلامتی مردم. اما تجربة سالهای اخیر نشان داده آمارهایی که بهویژه توسط دولتمردان اعلام میشود، نه تنها تلنگری به کمکاریها و عقبماندگیهای محسوس و غیرمحسوس نمیزند، فقط نقش تبلیغات را بازی میکند و به همین خاطر هم هست که بخش مهمی از سخنرانیهای مدیران را ارائه آمار و جدول و نمودار تشکیل میدهد.
اما اصل مطلب: این روزها در دعوای بین مدیران در مورد ضریب نفوذ اینترنت، حتی اگر فرض کنیم که عدد۳۰درصد درست است، آیا میتوان این عدد را نمایانگر توسعه اینترنت در کشور در نظر گرفت؟
درست است که به ناچار، باید “شاخص” تعیین کرد، اما آیا شاخصهای ساده و بسیط و یکسویه میتوانند همه ابعاد یک “موضوع” را توصیف کنند؟ آیا نباید تأثیرات این رشد و توسعه ۳۰درصدی را هم رصد کرد؟ اصولاً توسعه اینترنت در کشور با چه هدفی انجام میشود؟ رفاه مردم؟ بهبود روند ارائه خدمت به مردم؟ توسعه صنعت و کسبوکار؟ افزایش میزان اگاهی و سواد شهروندان؟ (البته اگر معتقد به مفهومی به نام “شهروند” باشیم!)
آیا نمیتوان و نباید شاخصهای دیگری تعریف کرد تا مشخص شود هر کدام از این اهداف چقدر محقق شده است؟ آیا نباد همه این شاخصها را کنار هم گذاشت و بعد نتیجهگیری کرد؟
و یک سؤال دیگر: آیا امروز، رفاه مردم ما نسبت به زمانی که (بنا به تعرف دولتمردان) ضریب نفوذ اینترنت ۱۱درصد بود، بهتر شده است؟
میدانید؛ ما مثل مورچههایی هستیم که دانهای را حمل میکنند؛ ظاهراً همه به هم کمک میکنند، اما (سالهای پیش خواندم که) هر مورچه بدون توجه به دیگران، فقط زوری میزند و راهی میرود. و البته ناگفته پیداست که بخت و اقبال مورچگان بسی بلندتر از ماست که دانههایشان به لانه میرسد و ما همچنان اندر خم یک که چه عرض کنم، ۵، ۱۱ و حتی ۳۰ کوچهایم!
عیدتان مبارک/در دفتر مهربانی شما حاضری می زنم تا بدانید در هرجایی از عالم که باشم به یادتان هستم و برای شماو کسانی که دوستشان دارید دعا می کنم.بهاربهانه خوبی است تا به روزگار بخندیم و حتی دشمنانمان را ببخشیم ولذتش را ببریم و باور کنیم که خدا همیشه با ماست.