من میخواهم خوانندهام صفحه را که بر میگرداند به آخر برساند. این مقصود موقعی حاصل میشود که روایت روان پیش برود، و فرسوده در بند تحقیق و زیر بار تفصیل به گل ننشیند. باربارا تاکمن. برگفته از مقدمه کتابی از وی به نام «تاریخ بیخردی»، ترجمه حسن کامشاد.
کتاب
دماغ
دنیا پر است از اتفاقات عجیب و مضحک. گاهی اوقات اتفاقاتی رخ میدهد که به سختی میتوان باورشان کرد… این عبارتی است از میانه داستان «دماغ» از مجموعهداستان «یادداشتهای یک دیوانه» نوشته نیکلای گوگول با ترجمه زیبای خشایار دیهیمی. «دماغ» با ماجرای صبحانه خوردن مردی سلمانی شروع میشود که وسط نان، چیز کلفتی پیدا میکند. […]
زبالهها در شهر
تعداد دفعات جمعآوری زباله در تهران، چهار برابر بیش از کشورهای اروپایی است! این عبارت هشداردهنده را شهرداری روی تابلوهای این شهر نوشته است. اما مشخص است که منظورش چیز دیگری بوده: “حجم زباله تولیدشده در تهران، چهار برابر شهرهای اروپایی است”. حالا بگویید تعداد اشکالات محتوایی و نگارشی در این جمله چند برابر بیش […]
غروب شازده کوچولو
سالها پیش، بعد از خواندن “شازده کوچولو”، بهترین و زیباترین کتابی که تا حالا خواندهام، نوشتم: سیارة شازده کوچولو اون قدر کوچیک بود که میتونست روزی هر چند بار که میخواست، غروب خورشیدو ببینه. خورشید که غروب میکرد، صندلیشو چند قدم جلوتر میکشید و دوباره بهش میرسید و رفتنشو تماشا می کرد. اما کوچک بودن […]
از یک کتاب: تاب دادن ذهن در یک جمله
میگویند که برای رساتر شدن متن، بهتر است در نوشتههایمان از جملات کوتاه استفاده کنیم؛ اگر هم این توصیه را رعایت نکنیم، طولانیترین جملهای که ممکن است از دستمان در رود و بنویسیم، یکخطونیم و نهایتاً دوخط خواهد شد. (تجربة چندساله ویرایش متنهای مختلف که اینطور میگوید!) چند روز پیش، در حین خواندن کتابی، به […]
ضریب نفوذ کتاب
۱- در مملکت ما، یک چیز است که خیلی مایه مباهات متولیان فرهنگ است: شلوغی نمایشگاه کتاب! اینکه حالا این مردم چرا شلوغ میکنند و اصولاً چیزی (کتابی) میخرند یا نه و اگر میخرند چه چیزی (چه کتابی) میخرند، مقولة دیگری است که خیلی مورد توجه مباهاتمندان نیست! ۲- در مملکت ما رسم است که […]
به بهانه نمایشگاه ماشین
گویا مسؤولان اجازه نمیدهند کتابهایی که قبل از سال ۸۴ مجوز گرفته است، در نمایشگاه کتاب توزیع شود. با کتاب و فرهنگ هم مثل ماشین رفتار میکنند؛ کاش حداقل میگذاشتند از انتشار یک کتاب ۳۰ سال میگذشت، آن وقت آن را فرسوده و از رده خارج میکردند! پ.ن: “با کتاب و فرهنگ مثل ماشین رفتار […]
ن و القلم
خبری منتشر شده با این محتوا و تیتر که: خودکاری از جنس سیبزمینی ساختهاند. با خواندن این خبر، به یاد داستان “ن و القلم” آل احمد افتادم. اگرچه اگر این خودکار را از گندم ساخته بودند، این یادآوری مناسبتی بسیار بیشتر مییافت!
پادشاه لخت است!
اگرچه اعلام نظر دیرهنگام رییس شورای رقابت در مورد معامله سهام مخابرات، با نکاتی تناقضآمیز و مبهم روبروست، اما یک نکته قابل توجه در میان سخنان وی وجود دارد: پادشاه لخت است و لباس ندارد! تاکنون هیچ یک از مقامات رسمی به این نکته اذعان و اعتراف نکرده بودند که: “در بین متقاضیان، داوطلب بخش […]
یک سفر ۳۰دقیقه ای
در مسیر اتوبان، به رادیوی تاکسی گوش میدهم که از فروش صنایع دستی چینی و پاکستانی در میدان نقش جهان اصفهان حرف میزند؛ و مهمترین بند بخشنامه جدید دولت برای صرفهجویی در ادارات را میخواند: از دو روی کاغذ استفاده کنید. روزنامه هم میخوانم که از تعیین استاندارد و صدور گواهینامه تخصصی ازدواج خبر میدهد. […]