شهر

راستی و برازندگی!

بر درودیوار این شهر خاموش، بزرگ نوشته‌اند: دستاورد قانون جدید اخذ جرائم رانندگی، آسایش و امنیت شماست. نمی‌دانم نام اصلی این قانون (در مجلس) چیست، اما اینکه اینگونه واضح و روشن منظور خود را از تصویب این قانون نوشته‌اند، جای تقدیر و تشکر دارد.

ادامه نوشته ←

بلیت الکترونیک؛ لزوم نگاه از کل به جزء!

این مطلب را برای ویژه‌نامه دیجیتال دانستنیهای همشهری (صفر و یک سابق!) نوشته‌ام که در شماره آبان آن منتشر شده است: بلیت الکترونیک دروازه ورود به شهر الکترونیک! این عبارتی است که احتمالاً می‌تواند تیتری جذاب برای مطلبی باشد که قرار است در مورد استفاد از بلیت الکترونیک در شهر تهران نوشته شود. اگر به […]

ادامه نوشته ←

تهران؛ شهر یا…؟

دوستی بر من خرده گرفت که چرا در مطلبی که در مورد سایت tehran.ir نوشته‌ای، این سایت را پورتال “شهرداری تهران” نامیده‌ای و نه “شهر تهران”. با خودم فکر کردم که صرف نظر از بی‌دقتی یا یک اشتباه لپی، علت این موضوع چیست. جوابش شاید این دو نکته باشد: ۱- حضور همیشگی دولت در همه‌جای […]

ادامه نوشته ←

زباله‌ها در شهر

تعداد دفعات جمع‌آوری زباله در تهران، چهار برابر بیش از کشورهای اروپایی است! این عبارت هشداردهنده را شهرداری روی تابلوهای این شهر نوشته است. اما مشخص است که منظورش چیز دیگری بوده: “حجم زباله تولیدشده در تهران، چهار برابر شهرهای اروپایی است”. حالا بگویید تعداد اشکالات محتوایی و نگارشی در این جمله چند برابر بیش […]

ادامه نوشته ←

ایران؛ برداشت دوم

این روزها، بر تابلوهای شهر نوشته‌اند: پرداخت مالیات، گامی برای تحقق عدالت اقتصادی سال‌ها پیش می‌نوشتند: پرداخت مالیات، مشارکت مدنی شهروندان هر دو یک چیز می‌خواهند؛ مالیات! اما پیداست که نگاه‌ها و چشم‌اندازها بسیار تفاوت دارند. کلمات و مفاهیم دیگری هم هستند که بسته به تفکر و جهان‌بینی‌های مختلف، معانی و تعابیر متفاوتی می‌یابند: توسعه، […]

ادامه نوشته ←

پورتال، پورطال: نکته‌های در مورد tehran.ir

این مطلب را برای ویژه‌نامه “صفر و یک” همشهری نوشته‌ام که “کمی‌خلاصه‌شده” آن در شماره دوم این نشریه (تیر ۸۹) منتشر شده است. به جای مقدمه ۱٫    وبسایت شهرداری تهران، در نخستین نگاه و از نظر اطلاعات مورد نیاز شهروندان، وبسایتی کامل به نظر می‌رسد؛ پر از نام جاهای مختلف، خدمات گوناگون، سازمان‌ها و نهادهای […]

ادامه نوشته ←

به میمنت و مبارکی، خشت‌می‌زنیم!

اخیراً کرج را استان کرده‌اند؛ همه افراد، نهادها و سازمان‌های دست و پا اندر کار هم احساس وظیفه کرده‌اند که این اتفاق را به هم و به مردم تبریک بگویند. آنچنان هم این احساس وظیفه قوی و محرک است که کل در و دیوار شهر و اطراف همه خیابان‌ها و میدان‌ها پر شده از تابلوها […]

ادامه نوشته ←

م مثل مادر، ذ مثل بی‌ذوقی

این عبارت، چند روزی است که روی بعضی تابلوهای تبلیغاتی این شهر خاموش خودنمای می‌کند: اگر مادر نباشد، جسم انسان ساخته نمی‌شود و اگر کتاب نباشد، روح انسان!

ادامه نوشته ←

تهرون تهرون که میگن، جای قشنگیه؛ اما…

اخیراً به فکر تهران و کارمندانش افتاده‌اند که: تسهیلات می‌دهیم از تهران بروید. سایت هم درست کرده‌اند که هر کس می‌خواهد برود، بیاید ثبت نام کند. راستی، از این‌همه مدیریت و سازماندهی که شامل “کار”مندان شده است، به آن کودکان “کار” که سر چهارراه‌ها آدامس و روزنامه می‌فروشند، چه می‌رسد؟ برای آنها هم سایتی سراغ […]

ادامه نوشته ←

ترویج زبان فارسی به شیوة وزارت ارشاد یا "…انسانم آرزوست"

اخیراً وزارت فخیمه ارشاد، در و دیوار این شهر خاموش را پر کرده است از تابلوهایی عیناً با این عبارت: “زبان فارسی به عنوان یکی از ارکان هویت ملی ایران و زبان دوم عالم اسلام و فرهنگ و معارف اسلامی است” یکی نیست به آن آقایی که سمتش را زیر این تابلوها نوشته، بگوید: زبان […]

ادامه نوشته ←

12