اولین واکنشم به شنیدن خبر برگزاری همایش «روز رسانههای اجتماعی»، تعجب بود و بعد هم خوشحالی و در نهایت امید! تعجب از اینکه این همایش (آن هم در چنین سطحی) قرار است در کشوری برگزار شود که هنوز مقولههای مثل «شبکههای اجتماعی» و «رسانههای اجتماعی» به «رسمیت» شناخته نشده است. منظورم رسمیت از جانب حاکمان و سیاستگذاران است؛ وگرنه رواج و رسمیت غیررسمی آن (!) از فرط گستردگی، چندان نیاز به اثبات و توضیح ندارد.
اما خوشحالیام از بابت نفس این کار است؛ اینکه «جمعی از فعالان، پژوهشگران و علاقهمندان رسانههای اجتماعی» با حمایت و همراهی استاد شکرخواه (به عنوان رییس همایش) پیشقدم شدهاند تا همزمان با بسیاری شهرهای دیگر در جهان، ۱۰تیرماه را به عنوان روز رسانههای اجتماعی جشن بگیرند، جای تقدیرو خوشحالی فراوان دارد. آنطور هم که در سایت همایش نوشتهاند، «مرزی بین خود و شرکتکنندگان نمیبینند و از همه اهالی رسانههای اجتماعی در ایران برای همکاری در این رویداد دعوت میکنند.»
اما امید! دوستان من اهداف همایش را در سایت همایش ذکر کردهاند (لینک)؛ اما میخواهم یک نکته را به عنوان هدفی که شخصاً امید دارم پس از برگزاری همایش محققق شود، ذکر کنم: بهرسمیت شناخته شدن مقوله رسانهها و شبکههای اجتماعی از سوی سیاستگذاران و برنامهریزان و در یک کلام، آشتی آنان با این پدیده فراگیر و تأثیرگذار دنیای امروز. نه از این بابت که رشد این پدیده در ایران نیازمند حمایت یا برنامهریزی ایشان است؛ بلکه از این بابت که تا چنین نشود، همه فرصتهایی نهفته در دل شبکههای اجتماعی که به کار رشد و توسعه این مملکت میآید، شناسایی و اجرا نخواهد شد؛ فرصتهایی که هم پیش روی دولت و حاکمیت است و هم فواید اجتماعی و اقتصادی فراوانی برای متخصصان و فعالان بخش خصوصی این حوزه در پی دارد.
و این محقق نمیشود مگر اینکه بزرگان قوم، شبکههای اجتماعی را نه تهدید، که فرصت تلقی کنند؛ باشد که این همایش به این تغییر نگاه کمک کند؛ اگر چه همه میدانیم که راه دشواری در پیش است!