باز هم اختلالات تلفن همراه! باز هم کمیسیون صنایع مجلس و سؤال از وزیر مخابرات! گویا اختلالات تلفن همراه در عید نوروز، حساسیت نمایندگان مجلس را بر انگیخته است. در این میانه، یکی نیست بگوید که در فضای (مثلاً) خصوصیشده مخابرات، پرسش از کیفیت تلفن همراه، آن هم از وزیر مخابرات، چه معنایی دارد؟ باید […]
فرهنگ و جامعه
خوش به حال روزگار
در آستانه سال نو و نوروز، این دو خبر از طریق ایمیل به دستم رسیده است: ۱- مجمع عمومی سازمان ملل در تاریخ ۲۳ فوریه ۲۰۱۰ (۴ اسفند ۸۸) نوروز را به نام عید مردم ساکن ایران، آذربایجان، افغانستان و ملت های دیگر این منطقه به رسمیت شناخت و آن را در تقویم سازمان ملل […]
پادشاه لخت است!
اگرچه اعلام نظر دیرهنگام رییس شورای رقابت در مورد معامله سهام مخابرات، با نکاتی تناقضآمیز و مبهم روبروست، اما یک نکته قابل توجه در میان سخنان وی وجود دارد: پادشاه لخت است و لباس ندارد! تاکنون هیچ یک از مقامات رسمی به این نکته اذعان و اعتراف نکرده بودند که: “در بین متقاضیان، داوطلب بخش […]
یک سفر ۳۰دقیقه ای
در مسیر اتوبان، به رادیوی تاکسی گوش میدهم که از فروش صنایع دستی چینی و پاکستانی در میدان نقش جهان اصفهان حرف میزند؛ و مهمترین بند بخشنامه جدید دولت برای صرفهجویی در ادارات را میخواند: از دو روی کاغذ استفاده کنید. روزنامه هم میخوانم که از تعیین استاندارد و صدور گواهینامه تخصصی ازدواج خبر میدهد. […]
رشتههای بین ما
وقتی ۱۰۰۰تومانی را به روزنامهفروش دادم، گفتم: “اعتماد” باقی پول را بدون اینکه بشمارم در جیبم گذاشتم و فکر کردم هنوز امیدی هست!
و خدا gmail را آفرید!
در حالیکه چندی پیش یکی از مدیران شرکت فناوری اطلاعات از “راهاندازی پست الکترونیک ایرانی برای همه” خبر داده بود، در خبری میخوانیم که در راستای “تحقق طرح دولت الکترونیک”، برای یکی از نهادهای دولتی پست الکترونیک ایجاد شده است؛ البته با استفاده از سرویس gmail!
نمایشگاه مطبوعات؛ به همین سادگی، به همین خوشمزگی
آنچه مینویسم، حاصل بازدید از نمایشگاه مطبوعات در دو روز اول است: در بازدید از نمایشگاه، آنچه در نگاه اول ممکن است توجهت را جلب کند، نظم و ترتیب حاکم بر فضای آن است و همچنین، غرفههای تزیینشدة برخی خبرگزاریها و نشریات. اما وقتی به همة غرفهها سر زدی و از نزدیک هر کدام را […]
جهنم
رانندة ماشین تهران-کرج آنقدر بد رانندگی میکرد که صدای مسافرها را هم درآورد. قبل از پیاده شدن، ازش پرسیدم: “مسیر بعدی شما کجاست؟” و خودم، قبل از اینکه چیزی بگوید، توی دلم جواب دادم: “جهنم!”
"آن کس که بداند که نداند و نخواهد" یا ما مردم چقدر با سوادیم؟
گاهی بعضی چیزهای بهظاهر ساده، نشان از واقعیتهایی عمیق و مهم دارند؛ غلطهای املایی که در نوشتههای مختلف، بر سردر مغازهها، روی تابلوها، پشت ماشینها و روی دیوارها دیده میشوند، از همین چیزهای ساده هستند. چیزهایی که وقتی در سطح عمومی به نماش گذاشته میشوند، معنایی فراتر از کمسوادی یا ناآگاهی یک فرد دارند. ببینید: […]
یک نامه، یک نگاه، برخی مردم
چند روز پیش، در جواب دوست و همکاری که (شاید به اقتضای این روزهای سیاستزده و همیشه سیاستزده) “گزارشی از نافرمانیهای فلان مقام سیاسی از دستورات بهمان مقام” و “پاسخ آقای فلانی به نامة بهمانی” را برایم ایمیل زده بود، گلایهوار نوشتم: بهتر نیست به جای اینکه این همه به جزییات قطار خالی سیاست بپردازیم […]