یک سفر ۳۰دقیقه ای

در مسیر اتوبان، به رادیوی تاکسی گوش می‌دهم که از فروش صنایع دستی چینی و پاکستانی در میدان نقش جهان اصفهان حرف می‌‌زند؛

و مهمترین بند بخشنامه جدید دولت برای صرفه‌جویی در ادارات را می‌خواند: از دو روی کاغذ استفاده کنید.

روزنامه هم می‌خوانم که از تعیین استاندارد و صدور گواهینامه تخصصی ازدواج خبر می‌دهد.

به انتهای مسیر که می‌رسم، افسوس می‌خورم چرا کتابی را که به قصد خواندن در راه برداشته بودم نخواندم: “در جستجوی زمان ازدست‌رفته“، مارسل پروست.

مطالب مشابه این نوشته:

کتاب خریدن
رشته‌های بین ما
مرگ زمان: برندگان و بازندگان؟

نوشته‌های مشابه با این مطلب:

4 دیدگاه

  1. نتیجه گیری: شما بدون خواندن کتاب به راحتی تونستید بفهمین که چطور زمان داره از دست می ره و اصلا نیازی به خواندن اون کتاب تا اطلاع ثانوی ندارید.

  2. سعید جان
    خیلی زیبا بود این مطلب نشان توجه و تحلیل عمیق شما به رویدادها و رویکرد کل نگرانه به جامعه است.
    ایران به جوانانی مثل تو نیازمند است.

  3. سلام
    خوب کاری کردی کتابت رو نخوندی چون در صد بالایی از افراد حین رانندگی و مطالعه دچار سردرد و حالت تهوع زجر آوری می شوند.
    تو این مواقع از گوشیتون می تونید به عنوان یک وسیله شنیداری اموزشی مناسب استفاده کنین.

پاسخ دادن به شهروز لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


*

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>