این مطلب را برای شماره جدید ماهنامه طیف برق (شهریور ۸۹) نوشته ام:
وقتی همه خبرهایی را که از دو سه ماه پیش (هشتالهفت قبلی!) در مورد اپراتور چهارم منتشر شده سرجمع نگاه کنید، غیر از این اطلاعات چیزی دستگیرتان نمیشود:
پهنای باند ۲۰مگابیتی برای اینترنت، بازی و فیلم به در خانه شما میآید. میتوانید روی این شبکه مکالمات تلفنی و پرداخت الکترونیک هم انجام دهید! (اینها البته همان سرویسهایی است که به قول قائممقام وزیر تا یک سال پیش به ذهنها خطور نمیکرد. حالا ذهن چه کسی، خیلی مهم نیست!)
این یعنی اینکه همه سؤالاتی که قبلاً پرسیده بودیم، همچنان بیپاسخ مانده است. از تکرار آنها میگذریم؛ اما
- فکر میکنید چرا اطلاعرسانی در مورد این پروژه به شکل قطرهای انجام میشود؟ آیا مسؤولان نمیدانند که چه در سر دارند یا میدانند و نمیخواهند بگویند؟
- آیا همه این سرویسهایی که وعده دادهاند، روی شبکههای موجود هم قابل ارائه نیست؟ تا حالا روی همین سیم مسی تنگ و تاریک چه محتوایی ارائه شده که بهیکباره جا کم آمده و لازم است که کابلکشی شود؟ پس چرا یک اپراتور جدید؟ (روزی صدبار از روی این سؤال بنویسید!)
- یک سؤال فنی: آیا شبکه ملی اطلاعات، فقط با لایه دسترسی درست میشود؟ یعنی فقط با کشیدن فیبر به در خانهها توسط اپراتور چهارم، میتوان صاحب شبکه ملی اطلاعات شد؟ یا در “پشت” آن به تجهیزات و امکانات دیگری هم نیاز است؟
حتماً شنیدهاید داستان قورباغهای را که در آب میاندازند و کمکم آب را گرم میکنند تا موجود زبانبسته بدون آنکه متوجه شود، آرامآرام بپزد! این داستان اصلاً و ابداً به “آبیاری قطرهای” ربطی ندارد! راستی، شما میدانید مردمِ کدام گوشه دنیا قورباغه میخورند؟
یک چیز دیگر، دارم به این نتیجه میرسم که کت گشاد اپراتور چهارم دکمه و آستین ندارد! چیزی است شبیه استوانه که باید با سر واردش شد! تا بعد.