آب و آهن

هر چه تبر فلزی‌ام را تیزتر می‌کنم، باز هم نمی‌توانم درختی را که در خیالم روییده است، قطع کنم!

نوشته‌های مشابه با این مطلب:

برچسب‌ها

6 دیدگاه

  1. این درخت می تونه شروع یک تلاش باشه که هرچه به هدف نزدیکتر می شید تبری که بر این درخت می زنید اون رو سست تر می کنه تا زمانی که هدف محقق بشه و درخت از زمین جداشه.
    شاید هم برمیگرده به یک اعتقاد راسخ که کندن آن به آسانی امکان پذیر نیست، اعتقادی که اگر سازنده باشه چه بهتر که با هیچ تبر تیزی جدا نشه و اگر نادرست، وجودش آزاردهنده و مشکل سازه!

  2. من اگه بودم مینوشتم :
    هر چقدر تبرم را تیز میکنم باز هم نمی توانم درختی را که در خیالت روییده است، قطع کنم.

    جمله قشنگ وپر معنی ای بود.

      1. اوه، این آخری حماسی شد والبته قشنگ تر. اما باید اقرار کنم که اولین جمله یک پیام پنهان و ظریف دیگه ای علاوه بر پیغام اصلی اش، در مقایسه با دو جمله دیگه، در بر داره:
        هر چه تبرام را تیزتر می‌کنم، باز هم نمی‌توانم درختی را که در خیالم روییده است، قطع کنم!

  3. اولاً این قدرت فاعل کاره که وقتی با تیزی تبر در کنار هم جمع شه نتیجه می ده.
    اگه فقط تیزتر شدن تبر شرط بود که الان هر بچه ای هیزم شکن بود!
    ثانیاً در هر چیزی یه حکمتی هست. بزارید درخته بمونه شاید میوه داد.

پاسخ دادن به رحیمی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


*

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>