ضریب نفوذ کتاب

۱- در مملکت ما، یک چیز است که خیلی مایه مباهات متولیان فرهنگ است: شلوغی نمایشگاه کتاب! اینکه حالا این مردم چرا شلوغ می‌کنند و اصولاً چیزی (کتابی) می‌خرند یا نه و اگر می‌خرند چه چیزی (چه کتابی) می‌خرند، مقولة دیگری است که خیلی مورد توجه مباهات‌مندان نیست!

۲- در مملکت ما رسم است که آمار کتاب‌خوانی را بر حسب سرانه مطالعه حساب می‌کنند! مثلاً می‌گویند سرانه مطالعه در کشور ۲ دقیقه است؛ شبیه MoU که مخابراتی‌ها استفاده می‌کنند! در واقع همان minute of usage که معنی فارسی‌اش می‌شود مدت زمان مکالمه مشترکان به دقیقه.

اما به نظرم بهتر است که آمار کتاب‌خوانی را بر حسب ضریب نفوذ حساب کنند! یعنی اینکه چند درصد از مردم اصولاً کتاب می‌خوانند. شاید عددی که به دست می‌آید، چینی نازک تنهایی ما را (و ایضاً متولیان را) محکم‌تر بشکند!

نوشته‌های مشابه با این مطلب:

2 دیدگاه

  1. آنچه عیان است چه حاجت به آمار است؟!
    کاش نیم نگاهی به قشر کتابخون می کردی. بهتر نیست قبل از اینکه خودمونم به آمار بپیوندیم انگیزه ای برای کتابخون ماندنمان ایجاد کنیم. تا کی گله گردن از وضع موجود؟؟

  2. ما همین الان هم جزو آمار هستیم! و اما انگیزه… همین گله کردن ها خود انگیزه است! باید خواند و خواند و آگاه شد تا کمبودها را بهتر و بیشتر دید و آنها را برطرف کرد.

پاسخ دادن به سعید سلیمانی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


*

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>